کی رفته ای ز دل ....
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تورا ؟
کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تورا ؟
غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور
پنهان نگشته ای که هویدا کنم تورا
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تورا
چشمم به صد مجاهده آیینه ساز شد
تا من به یک مشاهده شیدا کنم تورا
بالای خود در آیینه چشم من ببین
تا با خبر ز عالم بالا کنم تورا
مستانه، کاش در حرم و دیر بگذری
تا قبله گاه مومن و ترسا کنم تورا
خواهم شبی نقاب ز رویت برافکنم
خورشید کعبه ، ماه کلیسا کنم تورا
طوبی و سدره کر به قیامت به من دهند
یکجا فدای قامت رعنا کنم تورا
زیبا شود به کارگه عشق ، کار من
هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را
رسوای عالمی شدم از شورعاشقی
ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تورا
شاعر : فروغی بسطامی